بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخههای شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمهها و دشتها
خوش به حال دانهها و سبزهها
خوش به حال غنچههای نیمهباز
خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمیپوشی به کام
باده رنگین نمیبینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
(فریدون مشیری)
سال ۱۳۹۹ اگرچه مشکلات و سختی های زیادی داشت، اما بخشی از تجربه زندگی ما شد تا با آن به قرن جدید گام بگذاریم. در این روزها فهمیدیم اصلا نمی توان خودخواه بود و من برای زنده بودن خودم، باید مواظب زندگی اطرافیانم باشم. دانش و علم اگرچه بسیار مهم است، اما علم همه دنیا هم در برابر یک موجود چند نانومتری ناتوان و حداقل کم توان است. از داشته هایی مانند نفس کشیدن آزاد، در آغوش گرفتن عزیزان و … که کاملا عادی و انگار حق مسلم مان بود، محروم شدیم و قدر آنها را بیشتر دانستیم و …
برای همه درگذشتگان آرزوی مغفرت و برای تک تک شما عزیزان در سال ۱۴۰۰، سلامتی، شادکامی و موفقیت از خدای بزرگ آرزو دارم و امیدوارم در کنار خانواده سال های بسیار خوب و پربرکتی را داشته باشید.